1. اعتقاد و احترام به كتابهاي باستاني و سنتهاي ديني برهمنان.
2. پرستش خداياني كه به ظهور آنها در دورههاي قديم عقيده دارند.
3. اعتقاد به تناسخ.
4. رعايت مقررات و طبقات اجتماعي (كاست) در معاشرت و ازدواج.
5. احترام به موجودات زنده مخصوصاً گاو و...[2]
طرفداران فرقههاي مختلف آيين هندو در ثالوث اعظم يعني خدايان بزرگ سه گانه با هم ديگر توافق دارند اين سه خدا عبارتند از: اول برهما يعني خداي خلقت و آفريدگار كل.
دوم شيوا يعني خداي مرگ و مهلك كل.
سوم ويشنو يعني خداي زندگي و حافظ كل.[3]
طبيعتاً در صورت مقايسه آيين هندو با اديان آسماني و دين مترقياي چون اسلام ضعفها و ناكارآمديهاي اين آيين چنان نمايان خواهد شد كه بررسي همه آنها محتاج تأليف كتابي خواهد بود، ولي چون هدف اين مقاله شمردن نقدهاي كلي آيين هندوئيسم است در اين جا به چند مورد اصلي اشاره ميشود.
هندوان به عده بيشماري از خدايان آسماني و زميني با اسماء و صفات عجيب و غريب معتقدند و به آنها كرنش ميكنند و براي هر يك بتخانههاي باشكوهي ميسازند.[4] و البته در عين حال سعي ميكنند اين خدايان متكثر را زير مجموعه سه خداي اصلي يعني برهما، شيوا و ويشنو[5] قرار دهند. هندوها اين سه خدا را كه شباهت زيادي به تثليث مسيحيت دارد بين استقلال ذاتي و وحدت متردد گذاشته و معلوم نميسازند كه بالاخره آيا اين سه خدا يك خدا هستند يا هر كدام خدايي جداگانه ميباشند و به تعبير ديگر گاهي صفات خداي واحد و ازلي براي آنها قائل ميشوند و گاهي چنان در شمردن افتراقات اين خدايان ميكوشند كه خدايان نيز موجوداتي چون ديگر موجودات متكثر جلوه ميكنند و اين بدان سبب است كه آيين هندو «وحدت موجودات» را ركن اصيل خود قرار داده و از طرفي طبق اين اصل همه چيز را خدا ميشمارد و ارواح، اشجار و مظاهر طبيعت را هم از نوعي الوهيت برخوردار ميسازد و تعداد خدايان را به تعداد موجودات متنوع و متكثر ميرساند و از سوي ديگر همين خدايان متعدد به دليل وحدت وجود يك خدا بيش نميتوانند باشند.
اگر افسانهها و مطالب ياد شده در كتابهاي ديني هندوان را محور قضاوت قرار دهيم اين اصل ثابت خواهد شد كه آيين هندو از توضيح و تبيين منشأ عالم و انسان عاجز است و به نوعي دچار تناقضگويي شده است. همين امر باعث شده تا آيين هندو فرقههاي بيشماري داشته باشد، عدهاي به شيواپرستي رو آورند و عدهاي ويشنو را بپرستند و... و در نهايت همگي به پرستش بتهاي دست ساخت خود اقدام كنند و سرزمين هند به سرزمين بتخانههاي بزرگ شهرت يابد. «شيواپرستان عورت شيوا را نيز ميپرستند و آن را لينگا مينامند. مجسمههاي لينگا و معابد آن نيز فراوان است... افرادي از شيوا پرستان پيوسته مجسمهاي از لينگا را كه داخل كيف كوچكي است به گردن آويخته دارند...»[6] و نميدانند كه چه كسي آنان را آفريده و چرا بايد آفريدگار را عبادت كرد...
جان بيناس در توضيح آيين هندو ميگويد: «اعمالي كه عوامالناس (هندو) به نام مذهب انجام ميدهند، تركيبي است از همه گونه اعتقادات مخلوط و به هم آميخته مانند آنيميسم، فتيشيسم، شمنيسم، شيطانپرستي، حيوانپرستي، ايمان به ارواح خير و شرّ خداهاي كوچكتر كه معبودهاي محلي ميباشند...»[7]
در حقيقت آيين هندو دو ضعف اساسي در عرصه عمل دارد كه از اولي تعبير به «اهيمسا» ميكنند. اهيمسا يعني پرهيز از آزار جانداران. طبق اين آموزه خوردن گوشت حيوانات عملي غيراخلاقي است و نبايد از گوشت حيوانات استفاده كرد.[8] اين قانون هر چند ظاهري فريبنده دارد، اما در باطن چنان افراطي است كه انسان را از نعمتهاي الهي محروم كرده و زندگي اجتماعي او را مختل ميسازد به گونهاي كه هند با داشتن بيشترين تعداد گاو و ساير حيوانات بيشترين تعداد گرسنگان را نيز دارا ميباشد، ولي اين گرسنگان حق استفاده از گوشت فراوان حيوانات را ندارند.
دومين قانون آيين هندو، خودسوزي و زنده سوزاندن زنان بود، چرا كه :