اهميت و جايگاه انديشيدن دانستيم ايمان، كه بنيان ارزشهاي اخلاقي است، متوقف بر معرفت است بنابراين، انسان سعادتجو، بايد براي تحصيل معرفت صحيح تلاش كرده، قواي ادراكي خويش را به كار اندازد و به انديشه و تأمل پردازد.
انديشيدن يك عمل اختياري است كه براي اقدام به آن، آدمي بايد دست به انتخاب زند و با اراده خويش آن را برگزيند؛ زيرا يك فعاليت دروني و عقلاني است، نه يك انفعال و تأثر صرف از عوامل بيروني.اما براي انديشيدن، به ويژه درباره موضوعهاي غيبي و دور از دسترس حس، بايد از بسياري لذتهاي مادي چشم برگرفت و بسياري كام گيريها را كنار نهاد.عادتها و خلق و خوهايي كه به انجام رفتارهاي خاص، مانند شنيدن موسيقي، فرا ميخواند، در بسياري موارد مانع انديشيدن بوده مجالي براي آن باقي نميگذارد.پس آدمي در اين مرحله بايد دست به گزينش زند و از ميان ديگر كارهايي كه اميال گوناگون به سوي آنها ميخواند، انديشيدن را برگزيند .اين گزينش به نوبه خود نياز به انديشه دارد: انديشه درباره فوايد بيپايان انديشيدن، پيامدهاي وحشتناك بيفكري و بيخيالي.توجه به آثار عظيم تأمل و انديشه درباره آينده خود و اين كه براي آينده چه بايد كرد تا سعادتمند شد، زمينه گزينش فكر كردن براي آينده و صرف نظر نمودن از لذتهاي مادي مزاحم را ميگسترد.
در اين جا نيز عقل است كه