مقدمه
قرآن كريم هدف عمده انبياء و اولياي الهي را، هدايث بشر و بيدار نمودن فطرت خداجوي انسان دانسته است. قرآن كريم روشهاي انبياي الهي و بزرگان دين را در امر هدايت و دعوت به سوي حقيقت، بر پايه ادب و احترام و بيدار نمودن فطرتها بر شمرده است؛ از جمله اين روشها ارسال پيام و نگارش نامه بوده است؛ كه نامه حضرت سليمان(ع) به ملكه سبأ از نمونههاي اين سنت حسنه است كه قرآن به آن اشاره نموده است.1پيامبر اكرم(ص) نيز به سران كشورها مكتوباتي را ارسال داشته و آنها را به دين اسلام دعوت نموده است.2
از نمونههاي اينگونه دعوت در عصر حاضر ميتوان به نامه امام خميني (ره) به گورباچف اشاره كرد. به نظر مىرسد كه نامه امام به گورباچف نيز بىتاثير از نامهنگارى پيامبر(ص) به سران دولتهاى بزرگ عصر خويش نبوده است؛ امام(ره) خود ميفرمايد: «خود رسولاكرم(ص) به طورى كه مكتوبشان در صحيح بخارى مضبوط است و آن طورى كه تاريخ ضبط كرده است، ايشان چهار تا مكتوب مرقوم فرمودند به چهار تا امپراطور، يكى ايران، يكى روم، يكى مصر، يكى حبشه؛»3
در ادامه همان سنت، نامه امام (ره ) به گورباچف - رهبر وقت اتحاد جماهير شوروي - در شرايطي نگاشته شد كه تحليلگران سياسي جهان در ترديد كامل, تنها نظارهگر تجديد نظرطلبي و آغاز تحولات دنياي كمونيسم بودند و قادر به اتخاذ موضعي روشن نسبت به رخدادهاي در حال وقوع بلوك شرق نبودند. امام (ره) با بينش برخاسته از مكتب وحي و فراتر از وقايع روزمره و اتفاقات سياسي به تحليل اين رويداد مهم پرداخت. پيش بيني شكست قطعي ماركسيسم در ميدان عمل و فروپاشي نظام الحادي كمونيسم, هشدار جدي نسبت به فروغلتيدن در دام قطب ديگر استكبار جهاني و نظام سرمايه داري غرب, تحقق وعدههاي الهي و بازگشت نهايي جامعه انساني به فطرت خداجوي خويش, از جمله نكات برجسته اين پيام بود كه حضرت امام (ره) با دريافتي قرآني, آن را چند سال قبل از فروپاشي گوشزد نمودند.
اين پيام در چهاردهم دي ماه سال 1367 ش، توسط هيئتي كه
دلايل متعددي مي توان براي توحيد ذاتي بيان كرد. كه ما در ذيل به بعضي از آنها اشاره مي كنيم. نكته اي كه بايد توجه كرد، اينكه: نقل احاديث يا آيات در نوشته زير، به معناي نقلي بودن اين دلايل نيست. بلكه اينها ادله عقلي هستند كه توسط خداي متعال و ائمه براي ديگران بيان شده است. در واقع اگر به حديث يا آيه بودن آنها، توجه نكنيم، از دليل بودن آن ها چيزي كم نمي شود.