بدون شك، برهان نظم يكي از متداول ترين براهيني است كه براي وجود خدا اقامه شده است . اين برهان نيز همانند بعضي از براهين اثبات وجود خدا، تاريخي به بلندي عمر انسان ها دارد . آدميان از ديرباز با مشاهده پديده هاي منظم و هماهنگ به اين فكر مي افتادند كه اين نظم و هماهنگي در ميان موجودات، معلول چيست . آيا خود اجزا با همكاري يكديگر اين نظم را پديد آورده اند؟ يا اين كه ناظمي حكيم و مدبر، آن ها را چنين، منظم كرده است؟ انسان بر اثر تامل و تعمق در ساختار موجودات، به اين نتيجه مي رسد كه ناظمي حكيم، چنين ساختار منظمي را پديد آورده است و به تعبيري اين مجموعه هاي منظم، نشانه هاي تدبيري است كه ما را به خدا رهنمون مي كند . چنان كه اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايند:
«خداوند با نشانه هاي تدبير كه در آفريدگانش ديده مي شود، بر عقل ها آشكار شده است .» (31)
برهان نظم را مي توان چنين بازگفت:
در قرآن مجيد در حدود 750 آيه در زمينهخداشناسى از راه علوم طبيعى آمده است.
در اين آياتخداوند متعال از پديدههاى طبيعى بعنوان آيات الهىياد مىكند و بندگان را به تفكر و نظر در آنها دعوتمىكند اين آيات را مىتوان به چند دسته تقسيم كرد:
1- آياتى كه در آنها از مواد سازنده اشياء صحبتشده ويا به كشف آنها امر شده است، مثلا:
«فلينظر الانسان مم خلق» (طارق، 5)
(انسان بنگرد كه از چه خلق شده است)
«والله خلق كل دابه من ماء ...» (نور، 45)
(خدا هر جنبندهاى را از آب آفريد ...»
«انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتليه فجعلناه سميعابصيرا» (انسان، 2)
(انسان را از آب نطفه مختلط آفريديم كه او را بيازمائيم و او راشنوا و بينا كرديم.)