معرفی وبلاگ
بسم الرحمن الرحیم ................. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ (روم/40) "معرفة الله" بطور تخصصی در خصوص موضوع خداشناسی فعالیت می کند. در اینجا سعی می کنیم علاوه بر موضوع معرفت خداوند تبارک و تعالی به انحرافات ادیان و فرقه های مختلف غیراسلام در خصوص مبدا و معاد پاسخ دهیم. برای ارتباط با مدیر وبلاگ می توانید از طریق ارسال کامنت و یا ایمیل: mahziar89@gmail.com اقدام نمایید. رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ(مائده/83)
دسته
link
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 232000
تعداد نوشته ها : 96
تعداد نظرات : 6
***
Rss
طراح قالب

* عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
چكيده
اين مقاله داراي دو بخش اصلي است. در بخش نخست مفهوم شناسي، سير پيدايش، تحولات و تفسير و تبيين هاي گوناگون تثليث، در دوره هاي مختلف تاريخي به اجمال بررسي شده است. در بخش دوم، نگرش انتقادي قرآن كريم درباره آن آمده است. قرآن كريم، دو بار مفهوم اصطلاحي «تثليث» را به روشني ياد كرده و به نفي و نقد صريح آن پرداخته است. در اين آيات، ضمن معرفي تثليث به عنوان عقيده اي كفرآلود، به زمينه هاي پيدايش آن، اشاره شده است. در دسته اي ديگر از آيات، بدون يادكرد صريحي از تثليث، ضمن ارائه خداشناسي توحيدي و مسيح شناسي كاملاً متفاوت با الاهيات تثليثي، مباني و مفاهيم اصلي تثليث، مانند فرزند داشتن خدا، الوهيت، پسر و زاييده خدا بودن مسيح(ع) و اين هماني الله و مسيح(ع) به شدت انكار شده است.

مقدمه
قرآن كريم ضمن تصديق حضرت عيسي(ع) و انجيلِ نازل شده بر وي، برخي باورهاي بنيادين مربوط به مسيحيت رايج از قبيل تثليث و مباني و مؤلفه هاي مهم آن را به چالش كشيده است. مسيحيان، قرآن كريم را به روايت نادرست در اين باره متهم ساخته و بر توحيدي بودن عقيده خويش اصرار دارند. بررسي سير تاريخي پيدايش، تحول و صورت بندي نهايي اين عقيده با استناد به منابع و آراي الاهي دانان مسيحي، مي تواند به ساختگي و وارداتي بودن عقيده تثليث و فهم بيشتر و سنجش بهتر نگرش قرآن كريم در اين باره كمك كند. اين مهم، به نوبه خود، زمينه بهتري را براي درك متقابل و گفت وگوي ديني ميان عالمان مسيحي و مسلمان فراهم مي آورد.

مفهوم شناسي
«تثليث»، در لغت به معناي سه گوشه كردن و بر سه بخش كردن چيزي آمده است1 و در الاهيات مسيحي به معناي آموزه اي بنيادين است كه الوهيت خداي سه گانه پدر، پسر و روح القدس را بيان مي كند.2 نظريه تثليث، بيانگر ادراك طيفي از مسيحيت، درباره خدا به عنوانِ يك حقيقت سه گانه است. بر اساس اين بيان، وجود و ذات الاهي، يگانه است، ولي در سه شخص يا اُقْنومِ متمايزِ پدر، پسر و روح القدس ظهور يافته است. آن سه در عين داشتن تشخص و تمايز، داراي يك ذات بوده و از يكديگر جدا نيستند. در آثار متكلمان و نويسندگان مسيحي، با تأكيد بر توحيد و اهميت زيادي كه ادراكِ يگانگي خدا در مسيحيت دارد، هرگونه تفسيري از تثليث و سه گانگي ذات خدا در صورت ناسازگاري با وحدانيت او رد و تثليث، توحيد مسيحي و تلاشي براي بيان يگانگي خدا خوانده شده است.3
تأكيد بر يگانگي، در عين سه گانگي ذات خداوند، نظريه تثليث را تناقض آميز و فهم و پذيرش آن را بسيار دشوار كرده است. تلاش تاريخي متفكران مسيحي براي به دست دادن تفسيري روشن در اين زمينه، بيش از پيش ابهام آفرين و نافرجام ارزيابي شده است.4 بر اين اساس، تعريف بر جاي مانده در ميراث كلامي و نظري مسيحيت، در نهايت تثليث را يك راز سر به مُهر قدسي و امري برهان ناپذير و فراعقلي مي داند كه به سبب محدوديت وجودي و ذهني بشر، در فهم و ادراك وي نمي گنجد.5
نظريه تثليث با عنوان اعتقاد به «اقانيم سه گانه» نيز شناخته مي شود. «اُقنوم»6 ريشه اي يوناني دارد و نويسندگان عرب زبان مسيحي، آن را براي رساندن مفهوم تثليث به كار برده اند. توضيح اينكه، با پيدايش عقيده الوهيّت مسيح(ع) و هم ذات انگاري وي با خدا، اين پرسش پديد آمد كه آيا بايد به او «تشخّص» داد و او را داراي «هويتي مستقل» و در عين حال، «در خدا» دانست، يا اينكه اين مسئله بياني ويژه از نحوة وجود و ظهور خداوند در رابطه با انسان هاست؟ هويت ياد شده، بعدها در الاهيات مسيحي، «اُقنوم» خوانده شد.7
واژه «تثليث» و معادل آن در كتاب مقدس نيست، اما طرح ابتدايي و شكل سنتي اين نظريه در آن به چشم مي خورد، تعابير رايج در مسيحيت به طور آشكار ساختار سه بخشي دارد.8 اين نكته، بيشتر در نامه هاي پولس يافت مي شود9 و در دعاي غسل تعميد، از همه جا روشن تر است. براساس اين دعا، نوايمانان مسيحي به نام پدر، پسر و روح القدس (شخصيت هاي سه گانه تثليث) غسل تعميد داده مي شوند.10 مفاهيم حكمت، پسر و كلمه، در صورت بندي تعاليم تثليث اهميت بيشتري دارند و آموزه نجات، موتور محرّك تفكر تثليثي است.11

سير پيدايش و تحوّل نظريه تثليث (براي مطالعه اين بخش به لينك اين مطلب در سايت معارف قرآن مراجعه شود)

نگرش انتقادي قرآن كريم به تثليث
قرآن كريم واژه «تثليث» را به كار نبرده و

شنبه سوم 1 1392 16:34

در بخش پايانى بحث وحى نبوت، با عنوان «تفسير وحى در الهيات مسيحى‏» مسايل زير را ملاحظه مى‏كنيم:
1. مصاديق چهارگانه‏ى وحى در دايرة المعارف بريتانيكا.
2. تفسير پديدار شناسانه‏ى وحى و تبيين عناصر پنجگانه‏ى آن.
3. كاربردهاى وحى در كتاب مقدس.
4. وحى تاريخى ناقص و كامل، كمال آن در فرجام تاريخ است (انتقال انسان به جهان ديگر) .
5. وحى زبانى و غير زبانى، و مقصود از دومى حلول ويا تجلى خدا در مسيح، در اين صورت او وحى مجسم است.
6. تحليلى از مسيح: وحى مجسم.
7. كتاب مقدس وحى مجسم را رد كرده، او را فقط پيامبرى بيش نمى‏داند.

مصاديق چهارگانه‏ى وحى
در دايرة المعارف «بريتانيكا» براى وحى، مصاديق زير ذكر شده است:
1. تجلى اراده و تدبير الهى در عقل انسان و ضمير و وجدان او. (1)
2. ظهور قدرت و حكمت الهى در طبيعت. (2)
3. حقيقتى كه از جانب خداوند و از طريق كلام مكتوب و پيام خاص الهى به «قديسين‏» رسيده است، آنهايى كه با روح القدس هم سخن شده‏اند. اين صريحترين نوع وحى است. (3)
يادآور مى‏شويم: دو معنى نخست را «وحى تكوينى‏» ، و معنى سوم را «وحى تشريعى‏» مى‏نامند. و قرآن كريم در دو مورد نخست لفظ «وحى‏» را به كار مى‏برد.چنان‏كه در پاورقى به آن اشاره شد، و معنى سوم، معنى معروف وحى نبوتى است كه نياز به ذكر نمونه ندارد.
4. وحى، حالتى است كه انسان تحت تاثير مستقيم خدا قرار گيرد و وحى به اين معنى به طريق يا كانال جريان كلام و شيت‏خداوند مى‏گردد، تفسير شده است. (4) و در حقيقت وحى در اين مورد مساوى با اشراق و الهام است و داستان مادر موسى «و اوحينا الى ام موسى...» (قصص/7) مصداق روشن اين قسم است.

تفسير پديدار شناسانه‏ى وحى

جمعه دوم 1 1392 17:36
X