معرفی وبلاگ
بسم الرحمن الرحیم ................. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ (روم/40) "معرفة الله" بطور تخصصی در خصوص موضوع خداشناسی فعالیت می کند. در اینجا سعی می کنیم علاوه بر موضوع معرفت خداوند تبارک و تعالی به انحرافات ادیان و فرقه های مختلف غیراسلام در خصوص مبدا و معاد پاسخ دهیم. برای ارتباط با مدیر وبلاگ می توانید از طریق ارسال کامنت و یا ایمیل: mahziar89@gmail.com اقدام نمایید. رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ(مائده/83)
دسته
link
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 231991
تعداد نوشته ها : 96
تعداد نظرات : 6
***
Rss
طراح قالب

دوزخ "جهنّم" كمينگاه بزرگى است [ نبأ "78"، آيه 21. ] كه عذابش سخت و هميشگى است و بدجايگاه و بـد اقـامـتگاهى است. [ فرقان "25"، آيه 66. ] دوزخيان را بر صورت هايشان مى كشند و در جهنم گرد مى آورنـد. [ فرقان، آيه 34. ] دوزخ، بـا صـدايـى پـرلهـيـب، وحشتناك و خشم آلود [ فرقان، آيه 12. ] و با آتشى شعله ور و سوزان، آماده است، [ فرقان، آيه 11. ] آتشش، زبانه مى كشد [ ليل "92"، آيه 14. ] و هر زمـان فـرو نـشـيـنـد، شـعـله اى تازه بر آن افزوده مى شود؛ [ اسرأ "17"، آيه 97. ] بر تمامى كافران احـاطه دارد [ توبه "9"، آيه 49. ] و آنان با شياطين، در حالى كه به زانو درآمده اند، گرداگرد دوزخ حـاضـرنـد. [ مريم "19"، آيه 68. ] از چـشـمـه اى بـسيار سوزان، به آنان مى نوشانند، [ غاشيه "88"، آيه 5. ] بـسـتـرى از آتش در زير و پوششى از آتش، بر روى ستمكاران است، [ اعراف "7"، آيه 41. ] آتش آن، بر دل ها غلبه دارد [ همزه "104"، آيه 7. ] و دوزخيان در آن جا آه و ناله مى كشند [ هود "11"، آيه 106. ] و هرگاه پـوسـت تـنـشـان بـريـان گـردد، پـوسـت هـايـى ديـگـر بـر جـاى آن مـى نـشـيـنـد تـا عـذاب را بـچـشـنـد. [ نسأ "4"، آيه 56. ] مـردم گـنـهـكـار و سـتـمـگـر، مـشـركـان و مـعبودهاى آنان و سنگ ها، هيزم دوزخـنـد. [ بقره "2"، آيه 24؛ انبيأ "21"، آيه 98؛ جنّ "72"، آيه 15. ] خـوراك دوزخيان، چيزى جز خار خشكِ تلخ و بدبو نيست؛ غذايى كه نه آنـان را فربه مى كند و نه از گرسنگى مى رهاند. [ غاشيه "88"، آيات 6 ـ 7. ] نه چيز خنكى مى چشند و نه نـوشـيـدنى گوارايى، [ نبأ "78"، آيه 24. ] جز آبى سوزان و مايعى از چرك و خون. [ نبأ "78"، آيه 25. ] در مـيـان بـادهـاى كـشنده و آب سوزان جاى دارند و [ واقعه "56"، آيه 42. ] در سايه دودهاى متراكم و آتش زا [ واقعه "56"، آيه 43. ]، كـه نـه خـنـك اسـت و نه آرامبخش [ واقعه "56"، آيه 44. ] زندانى سخت براى كافران اسـت. [ اسرأ "17"، آيه 8. ] دوزخـيـان، بـهـشـتـيان را مى خوانند كه اندكى آب يا از آنچه خدا به شما روزى داده اسـت، بـه ما ببخشيد! آنان مى گويند: 'خداوند اين ها را بر كافران حرام كرده است.' [ اعراف "7"، آيه 50. ] از سـويى ديگر، به نگهبانان دوزخ مى گويند: از پروردگارتان بخواهيد يـك روز عـذاب را از مـا بـردارد. [ مؤمن "40"، آيه 49. ] هـمـچـنين، فرياد مى كشند: 'اى مالك دوزخ، "اى كـاش" پـروردگـارت مـا را بـمـيـرانـد "تـا آسـوده شويم.'" مالك مى گويد: 'شما در اين جا مـانـدنـى هـسـتـيد'. [ زخرف "43"، آيه 77. ] در آن جا نه مى ميرند و نه زندگى مى كنند [ طه "20"، آيه 74. ] و هـرگـز مـرگ آنـان فـرمـان داده نـمـى شـود تـا بـمـيـرنـد، و چـيـزى از عـذابـشـان كـاسته نمى شـود. [ فاطر "35"، آيه 36. ] ايـن هـا هـمـه در حـالى اسـت كـه رانـده شـده درگـاه خـدا و نـكـوهـيـده اند [ اسرأ "17"، آيات 18 و 39. ] و جاودانه در دوزخ خواهند ماند. [ نسأ "4"، آيه 169. ] 

 ويژگى هاى دوزخ

دوزخ، چـنـان بـزرگ است كه چون بدان بگويند: 'آيا پر شدى؟' گويد: 'آيا باز هم كسى هست؟!' [ ق "50"، آيه 30. ] در همان حال، دوزخيان در جايى بسيار تنگ و سخت جاى دارند به گونه اى كه بانگ فرياد و شيونشان بلند است. [ فرقان "25"، آيه 13. ] مأموران دوزخ بسيار خشن و سختگير و كاملاً مطيع اوامر الهى اند:

'عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللّهَ ما اَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ' [ تحريم "66"، آيه 6. ] 

مأموران بسيار خشن و سختگير بر آن آتش موكّلند، از فرمان خدا سرپيچى نمى كنند وآنچه را بدانان امر شود، انجام مى دهند.

شـخـص دوزخـى از آب بـدبـو و مـتـعـفـّن، جـرعـه جـرعـه سـرمـى كـشـد و حـاضـر نـيـسـت بـه ميل خود بياشامد. عذاب هايى بس ناگوار از هر سو به سراغش مى آيد، ولى از مرگ خبرى نيست. [ ابراهيم "14"، آيه 17. ] در بـخـشـى ديـگر از قرآن، پرده از برخى وقايع ديگر دوزخ برداشته شده است:

'فـَالَّذيـنَ كـَفـَرُوا قـُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَميمَُ يُضْهَرُبِهِ ما فى بـُطـُونـِهـِمْ وَالْجـُلُودَُ وَ لَهـُمْ مَقامِعُ مِنْ حَديدٍَ كُلَّما اَرادُوا اَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ اُعيدُوا فيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ' [ حج "22"، آيات 19 ـ 22. ] 

پس، كسانى كه كافرند، برايشان جامه هايى از آتش بريده شده است و از بالا برسرهايشان آب جـوشـان مى ريزند كه درونشان را با پوست ها مى گدازند و برايشان گرزهاى آهنين است. هـر گـاه بـخـواهـنـد از شدّت محنت بگريزند، بدان بازگردانده شوند |و به آنان مى گويند:| عذاب سوزان را بچشيد!

يارى خواستن دوزخيان

دوزخـيـان از درمـانـدگـى و نـاچـارى بـه شكل هاى گوناگون به التماس و استمداد مى افتند؛ مانند:

'رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْها فَاِنْ عُدْنا فَاِنّا ظالِمُونَ' [ مؤمنون "23"، آيه 107. ] 

پـروردگارا! ما را از اين |دوزخ| بيرون آر، اگر بار ديگر تكرار كرديم، قطعاً ستمگريم |و مستحق عذاب|!

ولى در پاسخ چنين مى شنوند:

گروهى از بندگان من مى گفتند: 'پروردگارا! ما ايمان آورديم پس ما را ببخشاى و بر ما رحم كـن و تـو بـهـتـرين رحم كنندگانى، اما شما كافران، آنان را مسخره مى كرديد، تا اين كه مرا به كلّى فراموش كرده، به آنان مى خنديديد. [ مؤمنون، آيات 109 ـ 110. ] 

همچنين، دست به دامان فرشتگان مى شوند و از آنان شفاعت مى طلبند:

'قالَ الَّذينَ فِى النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ' [ غافر "40"، آيه 49. ] 

و آنـان كـه در آتشند، به مأموران دوزخ مى گويند: 'از پروردگارتان بخواهيد يك روزعذاب را از ما بردارد.'

امـّا فـرشـتـگـان مـى گـويـنـد كـه چـون در دنـيـا بـه دلايـل روشـن پيامبر توجه نكرديد، اكنون درخواستتان براى شما سودى ندارد. [ غافر "40"، آيه 50. ] 

آنان همچنين از مؤمنان يارى مى طلبند كه آن نيز سودى ندارد:

'وَ نـادى اَصـْحـابُ النـّارِ اَصْحابَ الْجَنَّةِ اَنْ اَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْمأِ اَوْ مِمّا رَزَقَكُمُاللّهُ قالُوا اِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرينَ' [ اعراف "7"، آيه 50. ] 

اهـل دوزخ، اهل بهشت را ندا زنند كه 'از آن آب يا از آن چيزهايى كه خداوند روزى شما كرده ما را بهره مند كنيد.' گويند: 'خدا آن ها را بر كافران حرام كرده است.'

برخورد مأموران با دوزخيان

در آغاز ورود هر گروهى به دوزخ، مكالمه اى ميان آنان و نگهبانان صورت مى گيرد. قرآن مى فرمايد:

'كـُلَّمـا أُلْقـَىَ فـِيـهـا فـَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌَ قَالُوا بَلَى قَدْ جأَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللّهُ مِن شَىْءٍ' [ ملك "67"، آيات 8 ـ 9. ] 

هـر گـاه دسـتـه اى بـه دوزخ انـداخـتـه شـوند، نگهبانان از آنان مى پرسند: 'آيا بيم دهنده اى بـرايـتـان نـيـامـد؟' آنـان مى گويند: 'آرى، بيم دهنده اى براى ما آمد، ولى ما تكذيب كرديم و گفتيم خداوند چيزى نازل نكرده است.'

مأموران دوزخ فرمان خدا را به درستى درباره دوزخيان اجرا مى كنند. قرآن كريم مى فرمايد:

'عَلَيْهَا مَلائِكَةٌ غِلاَظٌ شِدَادٌ لاَ يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ' [ تحريم "66"، آيه 6. ] 

در دوزخ فرشتگانى درشتخو و سختگير هستند كه از فرمانى كه خدا به آنان مى دهد، سرپيچى نمى كنند و آنچه را مأمور به آنند، انجام مى دهند.

يـكـى از مـأمـوريـت هـاى آنـان ايـن اسـت كـه كـسـانى را كه مى خواهند از عذاب دوزخ بگريزند، بازگردانند:

'وَ أَمَّا الَّذينَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النّارُ كُلَّما أَرادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْها أُعيدُوا فيها وَ قيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النّارِ الَّذى كُنْتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ' [ سجده "32"، آيه 20. ] 

امـا آنـان كـه فاسق شدند، جايگاهشان آتش است، هر گاه بخواهند از آتش بيرون آيند، به آتش  بـازگـردانـده مـى شـونـد و بـه آنـان گـفته مى شود: 'عذاب آتشى را كه دروغ مى پنداشتيد، بچشيد.'

عذاب هاى جسمى و روحى

در دوزخ، مرگ نيست تا عذاب اهل دوزخ پايان يابد. قرآن در اين باره مى فرمايد:

'لا يُقْضى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا' [ فاطر "35"، آيه 36. ] 

هرگز فرمان مرگ بر آنان صادر نمى شود كه بميرند.

'تَلْفَحُ وُجوهَهُمُ النّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ' [ مؤمنون "23"، آيه 104. ] 

شـعـله هـاى آتش چون شمشير به صورت هايشان نواخته مى شود و در دوزخ چهره اى درهم كشيده دارند.

'لَهُمْ ثِيَابٌ مِن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمَُ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودَُ وَ لَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ' [ حج "22"، آيات 19 ـ 21. ] 

بـراى آنان لباسى از آتش است و مايع سوزان و جوشان بر سرشان فرو مى ريزد؛ چنان كه هم درونشان آب مى شود و هم پوستشان و براى آنان گرزهايى از آهن است.

در كـنـار اين عذاب هاى جسمانى، دردهاى روحى نيز بر دوزخيان فرومى ريزد؛ چه اين كه قرآن مى فرمايد:

'فَالْيَوْمَ الَّذينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفّارِ يَضْحَكُونَ' [ مطففين "83"، آيه 34. ] 

پس در آن روز، آنان كه ايمان آورده اند، به كافران مى خندند.

'وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ القِيامَةِ' [ بقره "2"، آيه 174. ] 

خداوند با آنان |اهل آتش| در قيامت سخن نمى گويد.

'ذُقْ اِنَّكَ اَنْتَ الْعَزيزُ الْكَريمُ' [ دخان "44"، آيه 49. ] 

بـچـش |مـزه عـذاب را| هـمـانـا تـو عـزيز و كريم بودى |و عمرى را با شخصيت موهومى زندگى كردى و خود را انسانى نمونه پنداشتى|.
منبع: يكصد درس زندگي از امام علي (عليه السلام)

دسته ها : معاد
يکشنبه بیست و ششم 3 1392 9:18

در آستانه قيامت

از قـرآن كـريـم بـرمـى آيد كه همراه با برپايى قيامت، دگرگونى عظيمى در سراسر جهان روى مـى دهـد و نـظـام جـهـان وارد مـرحله اى نوين مى شود. وقوع اين حادثه بزرگ، با خاموش  شـدن سـتـارگـان، خـشـك شـدن دريـاهـا، مـتـلاشى شدن كوه ها، پديد آمدن لرزش ها و غرش هاى عالمگير و دگرگونى هاى بزرگ ديگرى همراه است و همه پديده هاى جهان نابود و متلاشى مى شـونـد و هـمـه چـيـز بـه سـوى انـهـدام و ويـرانـى مـى رود. ايـنـهـمـه تـغـيـيـر و تـحـول بـراى سـاختن نظامى نوين است و بار ديگر جهان با نظامى نوين بازسازى مى شود و بـراى هـمـيـشـه بـاقـى مـى مـانـد. از بـرخـى آيـات قـرآن فـهـمـيـده مـى شود كه اين تحولات و دگرگونى هاى بزرگ پيامد يك 'صيحه' يا 'نفخه' است:

'فـَاِذا نـُفـِخَ فـِى الصُّورِ نـَفـْخـَةٌ واحـِدَةٌَ وَ حُمِلَتِ الاَْرْضُ وَالْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةًَ فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةَُ وَانْشَقَّتِ السَّمآءُ فَهِىَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ' [ حاقه "69"، آيه 13 ـ 16. ] 

و چـون يـك بار در صور دميده شود، زمين و كوه ها برگرفته و يكباره در هم كوبيده شوند.پس آن روز، واقعه بزرگ تحقق يابد و آسمان شكافته شود و در آن روز سست گردد.

از آيه برزخ برمى آيد كه برزخ شامل حـال هـمه مى گردد و آدميان، همگى، به عالم برزخ درمى آيند. [ مؤمنون "23"، آيه 100. ] از اين رو، بايد نـخـسـت 'صـيـحـه اى' پـديـد آيـد كـه بـسـاط جـهـان و جـهـانـيـان را بـرچـيـنـد و اهل دنيا از دنيا بيرون روند و به عالم برزخ درآيند.

پس از صيحه اى، كه دنيا و اهل دنيا را در هم مى پيچد، بار ديگر در صور دميده مى شود و قيامت بـر پـا مـى گردد و مردم برانگيخته مى شوند. از اين رو، آن را نفخه احيأ و زنده كردن ناميده اند.

'وَ نـُفـِخَ فـِى الصُّورِ فـَصـَعـِقَ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ مَنْ فِى الاَْرْضِ اِلاّ مَنْ شأَ اللّهُ ثُمَّنُفِخَ فيهِ اُخْرى فَاِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُروُنَ' [ زمر "39"، آيه 68. ] 

و در صور دميده شود. پس هر كس در زمين و آسمان هاست، جز آنان كه خدابخواهد، يكسره مدهوش  و مـرده شوند. سپس، بار ديگر در صور دميده شود و ناگهان همگى برخيزند در حالى كه به صحنه محشر مى نگرند.

مردم در صحنه محشر

در روز قـيـامـت تـمـامـى مـردمـان بـه قـدرت پـروردگـار از دل خـاك بـيـرون مـى آيند. اين خلقت، بر خلاف خلقت آغازين كه تدريجى بوده است، آفرينشى يكباره است:

'قُلْ اِنَّ الاَْوَّلينَ وَ الاْ خِرينَ لََمجْمُوعُونَ اِلى ميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ' [ واقعه "56"، آيات 49 ـ 50. ] 

بگو: همه پيشينيان و پسينيان در وعده گاه روزى معيّن گرد مى آيند.

هـمـه انـسـان هـا در مـيـقـات و روز مـعيّن زنده مى شوند و در عرصه محشر و صحنه قيامت، در كام اضـطـراب هـا و انـقـلاب هـاى عـظـيـم رستاخيز قرار مى گيرند. در آن روز، گروهى از شادمانى رخـسـارشـان بـرافـروخـتـه و نـورانى است. اينان كسانى اند كه در دنيا با انديشه و باورى راسـتـيـن، عمرى را به اطاعت حق سپرى كرده و فريب ظواهر و لذات زودگذر را نخورده و همواره بر محور حق ثابت قدم بوده اند و اينان كسانى اند كه در آن روز غم و اندوهى ندارند و اوضاع قيامت آنان را اندوهناك نمى كند، بلكه فرشتگان الهى به استقبالشان مى شتابند و بدانان مى گـويـنـد: 'ايـن همان روزى است كه به شما وعده داده شده بود.' اينك، پس از عمرى تلاش، و شكيبايى و پس از لحظه شمارى ها، روز موعود فرا رسيده است و مى توانند فارغ از محروميت ها و مـحـدوديـت هـا، در جـوار رحـمـت الهـى بـه نـعـمـت لقـاى مـعـبـود خـويـش در بـهـشـت رضـوان نايل آيند. از شادى و شعف، سيمايشان برافروخته مى گردد و از نتيجه كوشش و تلاش خود در دنيا، راضى اند و به مقام هاى عالى راه مى يابند:

'وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌَ لِسَعْيِها راضِيَةٌَ فِى جَنَّةٍ عالِيَةٍ' [ غاشيه "88"، آيات 8 ـ 10. ] 

چـهـره هـايـى در آن روز شـاداب و باطراوتند و از سعى و تلاش خود خشنودند، در بهشتى عالى جاى دارند.

اما گروه ديگر، رخسارشان در هم شكسته و ذلت بار است و در رنج و مشقت خواهند بود:

'وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌَ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ' [ غاشيه "88"، آيات 2 ـ 3. ] 

چـهـره هـايـى در آن روز خـاشـع و ذلت بـارنـد، آنـهـا كـه پـيـوسـتـه عمل كرده و خسته شده اند "و نتيجه اى عايدشان نشده است".

اين گروه كه از دنيا جز روى گردانى از حق، عناد، نفاق، گمراهى و ستم توشه اى براى خود نياورده اند، چهره هايى سياه و پوشيده از اندوه و خوارى دارند.

آن گـاه كـه فـريـاد سـهـمگين قيامت برآيد، انسان از برادر و پدر و مادر و زن و فرزندش  مى گـريزد؛ روزى كه هر كسى گرفتار كار خويش است. چهره هايى در آن روز درخشان و فرحناك اسـت و چـهـره هـايـى، گـرد انـدوه و خـاك مـذلّت، آن هـا را پـوشـانـيـده است. اينان، كافران و گناهكارانند:

'وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌَ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌَ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌَ تَرْهَقُها قَتَرَةٌَ اُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ' [ عبس "80"، آيات 38 ـ 42. ] 

چهره هايى در آن روز گشاده و نورانى است، خندان و مسرور است، و صورتهايى درآن روز غبار آلود است، و دود تاريكى آنها را پوشانده است، آنان همان كافران فاجرند!

بنابراين، در صحنه محشر، پاكان و ناپاكان، نيكوكاران و گناهكاران، از چهره و سيمايشان شناخته مى شوند:

'يُعْرَفُ الُْمجْرِمُونَ بِسي ماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصى وَالاَْقْدامِ' [ الرحمن "55"، آيه 41. ] 

گـنـاهـكـاران بـه سـيـمـايـشـان شناخته مى شوند. پس، به موى پيشانى و گام ها گرفته مى شوند.

دسته ها : معاد
يکشنبه بیست و ششم 3 1392 9:1
X