خطبه پيامبر(ص) در روز غدير، سراسر درس توحيد و خداشناسي است. عبارتهاي بليغ و شيواي پيامبر(ص) آنچنان زيبا به توصيف خداوند مينشيند كه در هيچ كلاس درسي نميتوان اينگونه شيوا درس خداشناسي گرفت؛ <الحَمْدُ للهِ الَّذِي عَلاَ فِي تَوَحُّدِهِ وَ دَنَا فِي تَفَرُّدِه وَ جَلَّ فِي سُلطَانِهِ وَ عَظُمَ فِي أرْكَانِهِ وَ أحَاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلماً وَ هُو فِي مَكَانِهِ وَ قَهَرَ جَميع الخَلْقِ بِقُدرَتِهِ وَ بُرهَانِهِ حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ وَ مَجيداً لايَزُولُ و مُبدِئاً و مُعِيداً و كُلُّ اَمرٍ إلَيهِ يَعُودُ...>؛
حمد و ستايش خداوندي را سزاست كه
فوق تمام موجودات است؛ آنکه واحد است و شریک ندارد؛ نزدیک به مخلوق است، با آنکه فرد است؛ در سلطنت مثل و نظیر ندارد؛ حکومتش با جلال و در ارکان خود عظیم است؛ آنگونه که از توصیف بیرون است؛ خدایی که از رگ گردن نزدیکتر است: (وَ نَحْنُ أقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ)؛ خدایی که مخلوق در حدوث به او محتاج است و در بقا به او نیاز دارد؛ خدایی که مخلوق هرچه از علم و قدرت و شجاعت و عدالت و... دارد، از او دارد؛
خدایی که پیش از خلقت مخلوق به حال او کاملاً آگاه است؛ خدایی که به همه چیز عالم است؛ خدایی که (لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرّةٍ فِی السّماواتِ وَ لا فِی اْلأرْضِ) ، (وَ یَعْلَمُ ما تُسِرّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ) و (وَ أنّ اللّهَ قَدْ أحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا) ... است؛ خدایی که ضعیف نیست، قوی است؛ خدایی که مقهور نیست، قاهر است؛ خدایی که از تمام مخلوقات غنی است؛ خدایی که هر آنچه مصحلت بداند، عمل میکند: (وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ)، (قُلِ اللّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهّارُ)و ... .
خدایی که از اسرار و ضمیرهای بندگان آگاه است؛ هیچ چیز از او مخفی نیست؛ پنهانیها بر او مشتبه نمیشود؛ خدایی که نه مبدأیی دارد، نه منتها؛ همیشه بوده و هست و خواهد بود؛ خدایی که عادل است: (شَهِدَ اللّهُ أنّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِمًا بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ)؛ خدایی که به مشورت با کسی نیاز ندارد؛ عالم به اشیاء است و چیزی بر او پوشیده نیست؛ در آفرینش جهان نه از کسی کمکی خواست و نه مشورتی:(إِنّما أمْرُهُ إِذا أرادَ شَیْئًا أنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ)؛ خدایی که همه چیز به سوی او باز میگردد و مخلوق چارهای جز بازگشت به سوی او ندارد که اگر به سوی او بازنگردد، به کجا رود؟ (إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ)، (وَ لَهُ أسْلَمَ مَنْ فِی السّماواتِ وَ اْلأرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ)؛ خدایی که زبان از توصیف صفاتش عاجز است و ناتوان....
منبع: em-esf.com