معرفی وبلاگ
بسم الرحمن الرحیم ................. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ (روم/40) "معرفة الله" بطور تخصصی در خصوص موضوع خداشناسی فعالیت می کند. در اینجا سعی می کنیم علاوه بر موضوع معرفت خداوند تبارک و تعالی به انحرافات ادیان و فرقه های مختلف غیراسلام در خصوص مبدا و معاد پاسخ دهیم. برای ارتباط با مدیر وبلاگ می توانید از طریق ارسال کامنت و یا ایمیل: mahziar89@gmail.com اقدام نمایید. رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ(مائده/83)
دسته
link
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 231655
تعداد نوشته ها : 96
تعداد نظرات : 6
***
Rss
طراح قالب

انسان­ها به طور فطري نوعي نياز و گرايش به پرستش يك معبود را در خود حس مي كنند، حتي كساني از سر دشمني به ظاهر منكر اين حقيقت هستند، در ضمير خود به آن ايمان دارند، ولي گويا صداي رساي ضمير خود را نمي­شنوند.
از آيات قرآن كريم درمي يابيم كه اصل وجود آفريدگار براي اين جهان از امور آشكاري است كه به دليل و اثبات نياز ندارد. ازاين رو، بيشتر آيه­هاي قرآن در زمينه خداشناسي، مربوط به صفت­هاي پروردگار و شرك­زدايي است. در اين زمينه، به برخي آيه­ها اشاره مي­كنيم:
وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّي يُؤْفَكُونَ. (عنكبوت: 61)
و اگر از ايشان بپرسي: چه كساني آسمان­ها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين] رام كرده است؟ خواهند گفت: «الله» پس چگونه [از حق] بازگردانيده مي­شوند؟
وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأًَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَايَعْقِلُونَ. (عنكبوت: 63)
و اگر از آنها بپرسي:


چه کسی از آسمان آبی فرو فرستاده و زمین را پس از مرگش به وسیله آن زنده­ گردانیده است، حتماً خواهند گفت: الله. بگو ستایش از آن خداست، با این همه بیشترشان نمی­اندیشند.
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَایَعْلَمُونَ. (روم: 30)
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدایْ تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی­دانند.
در این آیه، نه تنها مسئله خداشناسی، امری فطری معرفی شده، بلکه آفرینش انسان با باور به وجود او سرشته شده و دین که همان اصول و کلیات آیین خداست، امری فطری است.
البته معنای فطری بودن باور به خدا این نیست که انسان در همه احوال و شرایط به آن توجه داشته باشد، چه بسا عواملی سبب می شود که چنین دریافتی پنهان بماند و در ذهن خودآگاه خودنمایی نکند. آن گاه که حجاب کنار زده شود، انسان ندای درون را به خوبی می­شنود و متوجه آن می­شود. برای انسان هنگام بروز حادثه های خطرناک، مانند هجوم موج­های دریا به کشتی، بروز نقص فنی در هواپیما، یورش سیل و... یک حالت عرفانی و توجه ویژه به خدا پدید می آید و آدمی در این حالت، با قلبی سرشار از ایمان، از خدا می­خواهد او را از این گرداب برهاند. در اینجا ترس، یادآور آن ندای درونی و باور فطری انسان است، نه پدیدآورنده ایمان به خدا.
هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّی إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَهٍ وَ فَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَ ظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَواْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَـذِهِ لَنَکُونَنِّ مِنَ الشَّاکِرِینَ، فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ... . (یونس: 22 و 23)
اوست که شما را در خشکی و دریا می­برد، وقتی در کشتی قرار می­گیرید و باد ملایمی آنان را می­برد. خوش­حال می­شوند و ناگهان باد سهمگینی بر آن می­وزد و موج از هر طرف به ایشان می­رسد و تصور می­کنند بلا آنان را فرا گرفته است. (در این هنگام) با باور خالص، خدا را می­خوانند و می­گویند اگر ما را از این خطر برهانی، او را سپاس گزاران خواهیم بود. و وقتی خدا آنان را نجات دهد، خدا را با اعتقاد خالص و پیراسته از شرک می­خوانند. وقتی آنان را به خشکی رسانید، ناگهان به خدا شرک می­ورزند.
از این آیات پی می­بریم که باور به خدا، در نهاد انسان به صورت فطری وجود دارد، ولی سرگرمی­های ناسالم و لذت­های زودگذر و هموار بودن مسیر زندگی، انسان را از ندای درون غافل می­سازد و هنگام سختی­ها که انسان آهنگ یک نواخت زندگی را از دست می­دهد، به حکم فطرت به یاد خدا می­افتد و کارساز و مشکل­گشایی جز او نمی­یابد.
شخصی خدمت امام صادق(ع) رسید و عرض کرد: «خدا را به من آن­چنان معرفی کن که گویی او را می­بینم».
حضرت از او پرسید: «آیا هیچ وقت از راه دریا مسافرت کرده ای؟»
گفت: «آری».
فرمود: «اتفاق افتاده است که کشتی شما در دریا بشکند؟»
گفت: «بلی، اتفاقاً در سفری چنین ماجرایی پیش آمد».
فرمود: «به جایی رسیدی که امیدت از همه چیز قطع شود و خود را مشرف به مرگ ببینی؟»
گفت: «بلی چنین شد».
فرمود: «در آن حال، امیدی به نجات داشتی؟»
گفت: «آری».
فرمود: «در آنجا که وسیله­ای برای رهایی تو وجود نداشت، به چه کسی امیدوار بودی؟»
وی متوجه شد که در آن حال گویا دل او با کسی پیوند داشته، به گونه­ای که گویی او را می­دیده است.[11]
صدر المتألهین، نیز از اینکه انسان در حوادث سخت به یاد خدا می افتد، فطری بودن خداشناسی را نتیجه می گیرد و چنین می نویسد:
وجود واجب خداوند متعال، امری فطری است؛ چون انسان در برخورد با حوادث سخت و ترسناک، به حکم فطرت بر خدا توکل می­کند و خود به خود به آن موجود سبب­ساز متوجه می­شود که مشکل­ها را آسان می­سازد. به همین دلیل می­بینیم بیشتر عرفا بر اثبات وجود خدا و کارگردانی او در نظام هستی، به توجه و حالتی استدلال می­کنند که انسان موقع برخورد با حوادث ترسناک، از قبیل غرق شدن یا حریق در خود مشاهده می­کند.[12]
همچنین ایشان در این بحث، از آیاتی یاد می­کند که در آنها از گرایش انسان به خدا و پناه بردن به او هنگام بیچارگی، سخن رفته است؛ مانند این آیه شریفه که می­فرماید:
و چون به کشتی درآیند، خدا را پاک دلانه می­خوانند [ولی] هنگامی که آنها را [به سلامت] به خشکی رساند، باز به راه شرک می­روند. (عنکبوت: 65)
بزرگی در این زمینه می­گوید:
بی گمان هزاران نفر از مردمی که وجود خدا را انکار کرده­اند، در برابر معبودهای دیگر کرنش می­کنند تا غریزه بندگی خود را تسکین بخشند؛ زیرا خدا برای انسان ضرورتی فطری است و همین مظاهر در تأیید این غریزه و طبیعی بودن آن بس است؛ چه اینکه انسان هرگاه از عبادت خدای یگانه خودداری کرد، به ناچار در برابر خدایان بی­شمار دیگر به پرستش می­پردازد؛ یعنی فطرتش نمی­تواند خلأ انکار وجود خدا و الحاد را پر کند. بی گمان آنهایی که جز خدای یگانه را بپرستند، از آرامش و اطمینان حقیقی محروم می­باشند و مانند کودک بی­مادر، برای خود از پلاستیک، مادر می­سازند.[13]
مجله ارمغان / بهمن 1387 / شماره 5

منبع: hawzah.net

دسته ها : برهان فطرت
سه شنبه بیست و دوم 12 1391 15:4
X