معرفی وبلاگ
بسم الرحمن الرحیم ................. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ (روم/40) "معرفة الله" بطور تخصصی در خصوص موضوع خداشناسی فعالیت می کند. در اینجا سعی می کنیم علاوه بر موضوع معرفت خداوند تبارک و تعالی به انحرافات ادیان و فرقه های مختلف غیراسلام در خصوص مبدا و معاد پاسخ دهیم. برای ارتباط با مدیر وبلاگ می توانید از طریق ارسال کامنت و یا ایمیل: mahziar89@gmail.com اقدام نمایید. رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ(مائده/83)
دسته
link
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 231535
تعداد نوشته ها : 96
تعداد نظرات : 6
***
Rss
طراح قالب

نشانه‏هاى خدا در قرآن
‏از نشانه‏هاى قدرت و عظمت خداوند قادر و هستى‏بخش، پديده‏هاى آفاقى است كه از جمله آنها مى‏توان به چهار پديده مهم در زندگى بشر، بلكه در همه مخلوقات عالم اشاره كرد كه حركت‏آفرين و نيروبخش و از پرفايده‏ترين و در عين حال محسوس‏ترين پديده‏ها هستند و آنها عبارتند از: شب و روز و آفتاب و ماه كه همه افراد بشر آنها را با چشم خود در طول زندگى هم مى‏بيند و هم حس مى‏كند ولى با كم‏توجّهى يا بى‏توجّهى از كنار آن رد مى‏شود.
همين شب و روز و خورشيد و ماه به ظاهر ساده و عادى (در نظر بشر) كه در پيش چشم ماست، خداوند متعال آنها را از نشانه‏هاى قدرت خود شمرده مى‏فرمايد:
«وَ مِنْ آياتِهِ اللَّيْلُ والنَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ القَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِى خَلَقَهُنَّ....»(1).
«از نشانه‏هاى او شب و روز و خورشيد و ماه است، براى خورشيد و ماه سجده نكنيد براى خدايى سجده كنيد كه آفريننده آنهاست...».
البته قابل ذكر است كه اين آيه يكى از چهار آيه‏اى است كه براى خواننده و شنونده آنها سجده واجب مى‏شود ولى از نظر علماى شيعه فقط براى آخرين جمله آن سجده واجب است(2).

ارتباط چهار پديده‏
اين چهار پديده گرچه در ظاهر مستقل و جداى از هم هستند، و هركدام اسم خاصى دارند، اما چنان ارتباط تنگاتنگى باهم دارند كه اگر از هم جدا شوند، تمام كهكشانها و كرات مختلف دچار اختلال و از هم پاشيدگى مى‏گردد زيرا قطع نظر از همه ارتباطات، در يك نقطه خيلى مهم و حساس و سرنوشت ساز ارتباط آنها اجتناب‏ناپذير است و آن، نظم بخشيدن به جهان هستى است كه هركدام با عمل كردن به وظيفه خود چرخهاى زندگى را به موقع منظم ساخته و به سير طبيعى خود ادامه مى‏دهند. چرا كه تمام كارهاى خالق هستى كه اين چهارتا جزئى از مخلوقات اوست، براساس نظم و آمار و ارقام آفريده شده‏اند. ما به خاطر اختصار در اين شماره به بخشى از فوايد شب و روز مى‏پردازيم.

تعريف شب و روز


ما عادتاً کلمه روز را هنگامى به کار مى‏بریم که آفتاب به آن قسمت از زمین که ما زندگى مى‏کنیم، تابیده باشد و کلمه شب را وقتى بکار مى‏بریم که هوا تاریک باشد، یا دور از خورشد باشد. ولى در واقع جزئى از روز است(3).
برخى نیز مى‏گویند:
کلمه «شب و روز» دو معنى دارد. هنگامى که از شماره روزهاى یک سال سخن مى‏گوییم، کلمه «روز» را به معنى 24 ساعت به کار مى‏بریم. ولى هنگامى که در باره شب و روز سخن مى‏گوییم، مقصود ما از روز زمانى است که میان برآمدن و فرو رفتن خورشید فاصله مى‏شود، یعنى مدتى که خورشید در بالاى افق دیده مى‏شود.
چون زمین شکل کروى دارد، در یک زمان خورشید تنها نیمى از آن را روشن مى‏کند. پیوسته در نیمى از کره زمین روز است و در نیم دیگر شب. چون کره زمین دائماً به دور خود مى‏گردد، هر نقطه از آن پیاپى از شب به روز و از روز به شب در مى‏آید.
در خط استوا طول مدت روز و طول مدت شب همیشه با یکدیگر برابر است و هر یک از آنها 12 ساعت طول مى‏کشد. خورشید در ساعت 6 صبح طلوع مى‏کند و در ساعت 6 عصر غروب مى‏کند.
دو روز از سال -روز اول فروردین و روز اول مهر- در سراسر زمین شب و روز با یکدیگر برابر مى‏شود. اگر محور زمین نسبت به مدارش بر گرد خورشید کج نبود، طول مدت شب و طول مدت روز در همه جاى کره زمین پیوسته با یکدیگر برابر مى‏شد.
در مدت شش ماه کجى محور زمین چنان است که قطب شمال زمین به طرف خورشید متمایل است. در این شش ماه، ساعات روز در نیمکره شمالى بیش از ساعات روز در نیمکره جنوبى زمین است. روزها در نیمکره شمالى بلندتر از شبها مى‏شود. در این مدت در جنوب خط استوا شبها درازتر از روزهاست.
در شش ماه دیگر سال، کجى محور چنان است که قطب شمال کره زمین دور از خورشید و قطب جنوب آن متمایل به طرف خورشید قرار مى‏گیرد. آن وقت مدت روشن ماندن نیمکره جنوبى در روز بیشتر مى‏شود. در این نیمکره روزها درازتر از شبهاست. در این مدت بالاى خط استوا شبها درازتر از روزهاست. در همه‏جاى کره زمین در پاییز و زمستان شبها درازتر از روزها و در بهار و تابستان روزها بلندتر از شبهاست.
با آنکه در بهار و تابستان روزها درازتر از شبهاست، همه روزها به یک درازى نیستند. در تهران، مثل همه‏جاى کره زمین، در اولین روز بهار طول روز 12 ساعت است. روزها تا اول تیر رفته رفته بلندتر مى‏شود. در اول تیر فاصله میان برآمدن و فرو رفتن خورشید نزدیک 15 ساعت است. از اول تیر به بعد روزها رفته رفته کوتاهتر و شبها بلندتر مى‏شود.
هرچه به شمال کره زمین نزدیکتر شویم طول بلندترین روز سال بیشتر مى‏شود. در شمال مدار، در «سرزمین خورشید نیمه‏شب» روزها یا هفته‏ها یا ماهها مى‏گذرد و هرگز آفتاب غروب نمى‏کند. قطب شمال شش ماه روز پیوسته دارد و......(4).
برخى از دانشمندان آمد و شد شب و روز را به شبهاى سپید و روزهاى تاریک در مناطق مختلف اشاره کرده‏اند و نسبت به عرض جغرافیایى هر منطقه متفاوت ارزیابى کرده و به پنج منطقه تقسیم مى‏کنند(5) که آنهم یکى از نشانه‏هاى قدرت خالق حکیم این جهان است که خالق دانا و حکیم مى‏باشد و نمى‏تواند از یک تصادف کور به وجود آمده باشد.

فواید شب و روز
براى توجه به اهمیت و فواید شب و روز از نظر قرآن کافى است به آیات مختلف قرآن مجید مراجعه کنیم که 42 بار شب و روز باهم و شش بار با خورشید و ماه (هرچهارتا) تکرار شده‏اند و در هر مورد به بخشى از فواید فراوان آن اشاره شده است که به عنوان نمونه به چند بخش اشاره مى‏نماییم:
1. ما شب و روز را دو نشانه از نشانه‏هاى خود قرار دادیم. سپس تاریکى شب را محو و روشنى روز را که روشنى‏بخش است، جایگزین کردیم و از این کار دو هدف داشتیم:
اول اینکه از فضل پروردگارتان بهره‏مند شوید(6) و شبها به استراحت بپردازید و روزها به تلاش و کوشش و کار. مى‏دانیم که انسان در برابر نور و روشنائى تمایل به تلاش و کوشش دارد و تمام سلولهاى بدن آماده فعالیت هستند و به همین دلیل خواب در برابر نور، مفید و آرامبخش نیست چرا که امروز از نظر علمى مسلم است که خواب در محیط تاریک آرامبخش‏تر و عمیقتر است «..شب را مایه آرامش قرار داد..»(7).
دیگر اینکه عدد سالها و حساب و کتاب کارهاى خود را بدانید(8).
در حدیثى از امام باقرعلیه السلام نقل شده است:
«تزوّج باللّیل فانّه جعل اللیل سکناً».
«مراسم ازدواج را در شب قرار دهید زیرا شب مایه آرامش است(9)(همان‏طور که ازدواج و آمیزش صحیح جنسى نیز آرامبخش است)(10).
امام زین‏العابدین‏علیه السلام به خدمتکاران دستور مى‏داد که هرگز به هنگام شب و قبل از طلوع فجر حیوانات را ذبح نکنید و مى‏فرمود:
«انّ الله جعل اللیل سکناً لکلّ شى‏ء».
«خداوند شب را براى همه چیز مایه آرامش قرار داده است»(11).
2. مهم‏تر از همه فواید شب و روز نظم بخشیدن به امور مى‏باشد که مانند چتر روى تمامى فعالیتها و تلاش و کوششهاى بشرى سایه افکنده است چنانکه خداى بزرگ به این مطلب اشاره مى‏کند و مى‏فرماید:
«[خداوند] شب و روز را وسیله شمارش سالها و کارها در زندگى شما قرار داد»(12).
همچنین امیر مؤمنان‏علیه السلام پس از ضربت خوردن به دست ابن ملجم ملعون، در وصیّت خود به فرزندان برومندش امام حسن و امام حسین‏علیهما السلام مى‏فرماید:
«...اوصیکما و جمیع ولدى‏ و أهلى‏ و مَن بلغه کتابى‏ بتقوى اللّه و نظم أمرکم...»(13).
«...من وصیت مى‏کنم شما و همه اولاد و اهل خود و هر کسى که این نامه من به او برسد، به تقواى الهى و نظم امور...».
برهان نظم که یکى از ادله توحید است، پایه آن را سه مطلب تشکیل مى‏دهد.
1. هر پدیده‏اى براى خود علتى دارد و قانون علیت و معلولیت یک قانون عمومى و همگانى است.
2. پدیده‏اى که در آن نظم و تدبیر و سنجش و اندازه‏گیرى به کار برود، نمى‏تواند اثر یک تصادف کور و کر باشد.
3. در جهان هستى تا آنجا که عقل و دانش بشر از روى آن پرده برداشته است، بجز نظم و دقت چیزى وجود ندارد(14).
با توجه به پدیده‏هاى مهم مانند شب و روز و پرفایده بودن آنها، آیا تا به حال از آمد و شد شب و روز که دائماً از یکى کاسته و بر دیگرى افزوده مى‏شود، و همچنین خورشید و ماه سئوال کرده‏ایم؟ آیا در مورد نظم بخصوص آنها اندیشیده‏ایم که این آمد و شد و حرکت منظم که میلیونها سال است از حرکت حساب شده خود خارج نشده، براى چیست؟ و کیست که اینهم دقّت در حرکت را به آنها بخشیده است؟ شب با آنهمه تاریک و ظلمانى بودنش مایه آرامش و استراحت انسان و روز مایه حرکت و جنب و جوش و تلاش و کوشش و آفتاب و ماه منبع انرژى و نور و... است که اگر حرکت هرکدام از اینها بیش از اندازه معیّن بود، چه هرج و مرجى ایجاد مى‏شد و زندگى روز مرّه فردى و اجتماعى دچار مشکلات زیادى شده و چرخهاى زندگى از کار مى‏افتاد. چنانکه در برخى از مناطق جهان مانند مناطق قطبى و سیبرى که شش ماه شب و شش ماه روز است، مشکلات فراوان وجود دارد و یا مانند کره ماه که شبهایش معادل 15 شبانه‏روز کره زمین و روزهایش به همان اندازه است، به هیچ‏وجه قابل سکونت نیست زیرا اگر شبها طولانى شود همه‏چیز یخ مى‏زند و همچنین اگر روزهاى داغ و سوزان ادامه داشته باشد، همه‏چیز آتش مى‏گیرد و این چیزى است که نمونه ساده آن را در روزها و شبهاى تابستان و زمستان کره خودمان در مناطق مختلف شاهد هستیم که در اثر طولانى بودن روزهاى تابستان و تابش خورشید، گرما بیشتر از روزهاى زمستان است.
یک بار دیگر یادآورى مى‏نمائیم که پدیده‏هاى به این عظمت و سرشار از برکت و نظم که در اختیار بشر گذاشته شده، نمى‏تواند نشأت یافته از یک تصادف باشد، بلکه از اهمیت اینها در حیرت فرو رفته و به عظمت آفریننده حکیم و دانا و قادر آنها اعتراف مى‏نمائیم.

پى نوشت :
--------------------------------------------------------------------------------
1) فصّلت: 37.
2) مجمع‏البیان، ذیل آیه. البته علماى اهل سنت بعضیها بعد از تمام شدن آیه 37 سوره سوره فصّلت و بعضیها پس از تمام شدن آیه 37 و 38 واجب مى‏دانند.
3) الموسوعة العربیة العالمیة، حرف «ى»، الیوم.
4) فرهنگنامه، تألیف بَر، موریس پارکر، ترجمه و تنظیم زیر نظر رضا اقصى‏، ج‏10، شب و روز.
5) اى. پرلمن، شناخت نجوم، ص 45، تهران 1345، ترجمه مهندس ثروت شرمینى.
6) اسراء 12.
7) و جعل اللیل سَکَناً.(انعام: 96).
8) و لتعلموا عدد السنین و الحساب.(سوره اسراء، آیه 12).
9) تفسیر صافى، ذیل آیه.
10) تفسیر نمونه، ج‏5، ص 360.
11) تفسیر صافى، ذیل آیه.
12) اسراء: 12.
13) دشتى، محمد، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه 47، ص 558.
14) سبحانى(آیت‏اللّه)، جعفر، راه خداشناسى، ص 99 و 100.
«مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِماماً فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ، وَلْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیْرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسانِهِ، وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدَّبُها أَحَقُّ بِالإِجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ».
(فیض الإسلام، ترجمه و شرح نهج‏البلاغه، حکمت 70، ص 1117).
«هرکس خود را پیشواى مردم نمود، باید پیش از یاد دادن به دیگرى، نخست به تعلیم نفس خویش بپردازد. (زیرا اثر سخن کسى که گفتار و کردارش یکسان باشد، بیشتر است، و مردم در مُخالفت با او نمى‏کوشند) و باید پیش از ادب کردن و آراستن دیگرى به زبان، به روش(در عمل)؛ خود را ادب و آراسته سازد(مثلاً پیش از آنکه به دیگرى بگوید نماز بخوان تا رستگار شوى، باید خود نماز بخواند) و آموزنده و ادب کننده نفس خود از آموزنده و ادب کننده مردم به تعظیم و احترام سزاوارتر است(چون پیرو هوا نیست)».
منبع: maarefquran

سه شنبه سیزدهم 1 1392 12:26
X