سؤال: مراتب شرك را بيان نمائيد؟
جواب: در مباحث اعتقادى به سه عنوان موحّد، كافر و مشرك برمىخوريم. انسان يا به وجود خداوند اقرار ندارد كه در اين صورت به او كافر مىگوييم؛ امّا در صورت اقرار، اگر خداوند را به يگانگى نيز بشناسد او را موحّد، و اگر در كنار خدا، شريكانى نيز براى او قرار دهد، او را مشرك مىناميم. البته برخى از مراتب شرك با ايمان قابل جمع نيست و آن شرك در ذات است كه آن را شرك جلىّ مىناميم و برخى از مراتب شرك همچون ريا، شرك خفى است كه با ايمان ظاهرى سازگار بوده و شخص را از جرگه مؤمنان خارج نمىكند. براى توضيح بيشتر اين مطلب، به شرح اقسام و مراتب شرك مىپردازيم:
1. شرك ذاتى
شرك در قرآن، هم به معناى شريك قرار دادن براى خداوند به كار رفته است و هم به معناى نفى حق تعالى و پذيرفتن موجود ديگرى به عنوان اله. خداى سبحان.
در قرآن، عواملى چون ظن و وهم گرايى، حس گرايى، منفعت طلبى و تقليدگرايى را منشأ گرايش مشركان به شرك معرفى مى كند. به آياتى در اين زمينه توجه مى كنيم:
الف) عامل ظن و وهم گرايى (وَمَن يدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لاَ بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لاَ يفْلِحُ الْكَافِرُونَ);[58] و هر كس معبود ديگرى با خداوند بخواند، هيچ برهانى بر آن ندارد; پس حساب او نزد پروردگارش است; به درستى كه كافران رستگار نمى شوند. (وَيعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ ينَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَمَا لَيسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمينَ مِن نَّصِير);[59] و آنان چيزهايى غير خداوند را مى پرستند كه خداوند دليلى براى آن نازل نكرده است و آنها نيز علم به آنان ندارند; و براى ظالمان ياورى نيست. (أَلاَ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَمَا يتَّبِعُ الَّذِينَ يدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِن يتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يخْرُصُونَ);[60] آگاه باشيد كه تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند، از آنِ خدا مى باشند و آنها كه غير خدا را همتاى او مى خوانند، فقط از گمان و پندار پيروى مى كنند و آنها فقط دروغ ميگويند.